بایگانی دسته‌ی: نوشته ها

رسیدن به آزادی در سایه خودشناسی

«هیچ انسانی تا بر نفس خویش تسلط نیابد آزاد نیست.»     اپیکتت حرف اصلی این نقل قول این است که آزاد بودن و داشتن حس آزادی یک حالت درونی است. وقتی چیزی کیفیت درونی پیدا می کند یعنی مربوط به درون می شود، لازم است برای بدست آوردن و کسب آن درون را شناخت. شناخت درون […]

چگونه به یکپارچگی برسیم؟

به یاد دارم  والت ویتمن گفته بود: «من به بدیِ بدترین هستم، اما خدا را شکر که به خوبی بهترین هم هستم»، دوست دارم به این گفته، این جمله را بیفزایم: « و خدا را شکر که این هر دو را تشخیص می دهم.» بعضی از ما متمرکز شده ایم روی نقاط ضعف مان و […]

بال در بال؛ یادوارۀ ابتهاج

فقط یک خبر کافی بود تا بیست سالی به عقب برگردم. به روزهای مملو از دم سردی و ناامیدی. به روزهای که سقف سیاه بالای سرم هم مایه آزارم بود. و نفسم می گرفت از هر چه بود و نبود. آن روزهایی که من در اوج حضور در چنان شرایطی که توان وصفش را نداشتم، […]

نسخه خاص رشد من کدام است؟

دنیای اینترنت و کلن فضای مجازی باعث شده که هر روز در معرض مطالب جدیدی قرار بگیریم. مطالبی که گاهی از آنها با اطلاع هستیم و گاهی برای اولین بار با چنان موضوعاتی برخورد می کنیم. راستش برای من هر دو مورد ذکر شده باعث شده که بیشتر به خودم و آنچه که میدانم و […]

سفر به رودبار؛ پر کردن چاه خلاقیت

دیروز جمعه بود. نیمه مرداد و هوا هم خیلی گرم. شاید باورتون نشه اگر بگم که یهویی تصمیم گرفتیم برای خرید زیتون و روغن زیتون بریم رودبار. اونم خانوادۀ من که هر تصمیم رو ازصد تا فیلتر آب و هوایی و اجتماعی و سیاسی و … رد می کنن تا تصمیمی رو تصویب کنن. اما […]

با زندگی شغلی مان چه کنیم؟

تو شغل داری؟ مشغول چه کاری هستی؟ شغلت رو چگونه انتخاب کردی؟ استخدام کسی یا کارفرمایی هستی یا خویش فرمایی و خودت چرخ شغلت رو می چرخونی؟ شاید هم شغلی نداری و به قول معروف هنوز از هفت دولت دردسرهای شاغل بودن دوری و تنها دردت بی شغلی و بیکاریه. فرقی نمی کنه شاغلی یا […]

تخصص گرایی یا نگاه تک بعدی

«به نظر می آید همچون کودکی، سرگرم بازی در ساحل بوده و گه گاه صدفی زیباتر از معمول یافته ام. در حالی که اقیانوسی عظیم از حقیقتِ کشف نشده پیش رویم گسترده است.»   ایزاک نیوتن قصه زندگی خیلی از ماها همین داستان است. از اقیانوس ناشناخته ها هرکدام ذره ای می آموزیم و چقدر دلمان […]

معجزه سوال

مسئله چون حل شود آسان شود. اکثر مردم در برابر سوال پرسیدن و برخی در برابر جواب دادن به سوالات مقاومت می کنند. این مقاومت به احتمال زیاد حاصل جهل و نادانی است. من وقتی چیزی را نمی دانم و در خودم توانایی دانستن آن را نمی بینم می ترسم. می ترسم از این که […]

معلمی یعنی خلاقیت

یادمه خیلی معلمی رو دوست داشتم.  عشق به معلم و معلمی هم یادمه از کی تو وجودم جوانه زد. کلاس پنجم دبستان بودم. خانم معلمی جوان و قد بلند و سفید پوست داشتیم که اسم فامیلش عبدی بود. یه خال بزرگ سیاه هم کنار لبش بود. خال سیاهی که نه تنها صورتش رو زشت نکرده […]

دوست داری چجوری بمیری؟

وقتی حرف از مردن پیش میاد خیلی ها خوششون نمیاد و می ترسن. مردن رو پایان زندگی میدونن البته همین ها، همون آدمایی ان که از زندگی هم چیزی نفهمیدن. مرگ روی دیگه از سکه ایست که زندگی اون روشه. زندگی با مرگ کامل میشه. البته همه میدونیم که هیچکس از مرگ گریزی نداره حتی […]