معجزه سوال

مسئله چون حل شود آسان شود. اکثر مردم در برابر سوال پرسیدن و برخی در برابر جواب دادن به سوالات مقاومت می کنند. این مقاومت به احتمال زیاد حاصل جهل و نادانی است. من وقتی چیزی را نمی دانم و در خودم توانایی دانستن آن را نمی بینم می ترسم. می ترسم از این که بپرسم و نادانی ام برملا شود یا بپرسم و ندانم کاریم باعث آبرو ریزی شود! برای همین است که خیلی ها ترجیح می دهند که نه بپرسند و نه جواب بدهند. نتیجه؟ همیشه در جهل خودشان پایدار می مانند و رشد نمی کنند. اما افراد موفق فارغ از این که جواب را بدانند یا ندانند مشتاق پرسیدن هستند. آنها می پرسند و منتظر جواب می مانند. گاهی جواب به فوریت برایمان آشکار نمی شوند اما اگر صبر کنیم در همین مسیر صبر چه چیزها که خواهیم آموخت. امروز می خواهم سوالات خودشناسی از خودم بپرسم. هر سوالی بیاید می نویسمش. گلچین نمی کنم. سوالات را عزیز می دارم و با نوشتن شان به آنها قدر و ارزش هزار چندان می دهم. 

از خودم می پرسم:

  1. چرا خودشناسی مهم است؟ من چقدر خودم را می شناسم؟
  2. کسی که خودش را نمی شناسد چه چیزی را از دست می دهد؟ 
  3. آدمی که به حد اعلای خودشناسی رسیده است چگونه فردی است؟ آیا من کسی را در این الگو می شناسم؟
  4. قلب و ذهن در مسیر خودشناسی چه رابطه ای با هم دارند؟ 
  5. ریشه مشکلات ما انسان کجاست؟ آیا از بی توجهی به شناخت این ریشه چیزی حاصل مان می شود؟ اگر ریشه مشکلات مان را نفهمیم دچار چه احساساتی می شویم؟ اندوه، پشیمانی یا تاسف؟
  6. آیا لازم است همه در زندگی راست بگویند؟ راستی یعنی چه؟
  7. اگر کسی دروغ بگوید چه آسیبی به خود و دیگران می زند؟ چرا می گویند دورغ بد است؟
  8. چرا انسان ها، همه انسان ها،  به محبت و همدلی نیاز دارند؟
  9. همدلی یعنی چه؟ آیا من آدم همدلی هستم؟
  10. نتیجه سالهای زندگی ام تولد هزاران هویت خودباورانه و دیگرباورانه است. کدام یک از این هویت ها من واقعی است؟ من کی هستم؟ آیا من یک من کلی هستم یا یک هویت خاص و تغییر ناپذیر؟
  11. چرا همه ما باید رشد کنیم؟ اگر کسی در حد کودکی اش به لحاظ ذهنی و باوری بماند چه چیزی را از دست داده؟
  12. آیا رشد یک مسیر خطی است و من مدام باید در حال رشد باشم و اگر روزی ذره ای پایم لغزید و سر خوردم کارم تمام است و همه آن مسیر آمده از بین رفته است یا مسیر رشد جور دیگری است؟
  13. چرا نباید به دیگران مهربانی زورکی کنم و لازم است قبل از مهربانی با دیگران با خودم مهربان باشم؟
  14. مهربانی با خود یعنی چه؟ چگونه می توانم با خودم مهربان باشم؟ 
  15. مهربانی با خود چه فرقی با خودپسندی و خودخواهی دارد؟ 
  16. چرا بعضی وقت ها کارهای عجیب و غریب می کنم؟ کارهایی که گاهی با ماهیت آنها مخالفم. چه انگیزه و داستانی پشت این اقدام من است؟
  17. شخصیت یعنی چه؟ آیا من باید شخصیت مشخصی داشته باشم؟ آیا شخصیت خوب و ثابت وجود دارد که الگوی بقیه باشد؟ اگر نه پس شخصیت ها متفاوت به چه کار می آیند و چگونه تعریف و توجیه می شوند؟
  18. آیا من آدم بخشنده ای هستم؟ اصلن بخشایش یعنی چه؟ آیا می شود ادعا کرد که آنهایی که آزار مان داده اند را بخشیده ایم؟ اگر بخشیده ایم، پس آن درد و رنجی که گاه گاه از یک ماجرا به درون ما می خزد از کجا می آید؟
  19. شناخت نقطه ضعف ها و قوت ها چقدر در خودشناسی اهمیت دارد؟ آیا رفع نقاط ضعف مان یک کار با ارزش و مفید است یا همانی که هستیم کفایت می کند؟
  20. مهرورزی یعنی چه؟ چرا انسان ها آدم های مهروز را دوست دارند؟ آیا من محبت کردن و مهروزی را بلد هستم؟
  21. آیا اگر در حق کسی جفا کرده باشم شهامت جبرانش را دارم؟ اگر ندارم از چه چیزی می ترسم؟ به چه چیزی چسبیده ام؟ چه ویژگی نمی گذارد اینگونه عمل کنم؟
  22. من در این دنیا چکار می کنم؟ در این زندگی و این بودن چرا حضور دارم؟ آیا زندگی من معنا دار است یا بر باد هوا گذر می کنم و روز ها را می گذرانم؟
  23. من چگونه آدمی هستم؟ عجول و پر تنش یا صبور و آرام؟ چرا اینطورم؟ این ویژگی را از کجا کسب کرده ام؟ ارث یا به زحمت خود؟
  24. در تصمیم گیری چگونه عمل می کنم؟ معیارهای من برای انتخاب چیست؟ زود تصمیمم و یا دیر تصمیم و هر کدام هستم چرا؟
  25. چرا دیگران مرا آدم جدی و سخت می بینند؟ آیا این مانعی درمسیر رشد و روابط من نیست؟
  26. خودشناسی چقدر به بهبود روابط عاطفی و اجتماعی ما کمک می کند؟ 
  27. آیا باور و ارزش محدود کننده ای در خودم می شناسم که باید از شرش خلاص شوم و در مسیر نور روان و جاری شوم؟
  28. مرگ برای من چه معنی می دهد؟ آیا از مرگ می ترسم؟ آیا برای مردن آماده هستم؟
  29. در طول زندگی ام با اتفاقات دردناک زیادی برخورد کرده ام؛ از این دردها چه درسی آموخته ام؟ شاید لازم باشد بر مهمترین آنها تمرکز کنم.
  30. اگر فقط و فقط  یک سال فرصت زندگی داشتم این مدت را صرف چه کاری می کردم؟

حالا می توانم با خیال راحت منتظر پاسخ هایی باشم که با اراده و یا بی اراده ی من در زندگی ام جاری می شوند. شما هم تلاش کنید که از خودتان سوال بپرسید و اگر مایل بودید روی این سوالات تفکر و تفحص کنید. 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *