نیش

+الو، تلفنت رو که جواب نمیدی. معلوم نیست کجایی و سرت به چه کاری گرمه. خودتو زدی به مریضی و موندی خونه. چکار داری می کنی؟ صدات که خوبه و از مال منم رساتره. هاهاهاها .

-…

+خب حالا، آقای دهقان برگه ها رو آورد. گذاشتم رو میزت.

-….

+نه بهش گفتم که تا شنبه کاری انجام نمیشه.

-…

+ آهان، پس اینطوره. خب الان بهت زنگ میزنه. شماره ش رو ببین و جواب نده. تا شنبه که بیایی سرکار.

-…

+ نه، قربونت. (هاهاهاهاها) خداحافظ.

(تِرق گوشی رو روی تلفن گذاشت) من که نیشم رو زدم. خود داند.

(چند دقیقه بعد) آخ، نمی دونم چرا قلبم تیر می کشه. آخ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *