Tag Archives: داستانک، بیماری عجیب، سندروم، نوشتن خلاقانه

داستانک؛ بیماری عجیب

شاید بیماری تازه‌ای باشد. نمی دانم چه مرگم شده، شروعِ غذا خوردنم با شادی و بشکن است. اما همین که به وسط غذا می‌رسم بغضی گلویم را می‌فشارد و اشک‌هایم جاری می‌شود. آنقدر که به هق هق می‌افتم. این حالت با وضعیتی که وسط غذا خوابم می‌برد قابل مقایسه نیست. یادم می‌آید که یک بار […]