چرا من کتاب می خوانم؟؛ ده دلیل من برای کتاب خواندن

این جمله حکمت آمیز نیچه هر بار و در هر کاری به ما یادآوری می کند که قبل از غرق شدن در اهداف مان چرایی آن را بیابیم. نیچه گفته است: «کسی که “چرایی” برای زندگی کردن دارد، تقریبا می تواند هر”چگونگی ای” را تحمل کند.» اما عادت معمول اکثریت ما این است که مدام در فکر چه و چگونه انجام دادن کارها باشیم. درباره موضوع کتاب خواندن خیلی قبل از این که بدانیم چرا کتاب می خوانیم یا چرا باید بخوانیم می رویم سراغ سوالاتی مانند این که چه کتابی بخوانم و چگونه کتاب بخوانم؟

بعد ازسالها مطالعه و خواندن کتاب در حوزه های مختلف برگشته ام به سوال اصلی و مهم یعنی چرا کتاب می خوانم؟ سوالی به ظاهر ساده ای که هر پاسخ غیر صادقانه می تواند مسیر مطلوب آن را منحرف کند. به همین دلیل من بعد از دقایقی مراقبه و سکوت تلاش می کنم دلایلی که به ذهنم خطور می کند را یادداشت کنم.

  1. کتاب می خوانم تا از دنیای بیرونی ام دور شوم.
  2. کتاب می خوانم تا همراهی خردمند و دانا پیدا کنم.
  3. کتاب می خوانم تا دانا و خردمندتر بشوم.
  4. کتاب می خوانم تا با خودم آشناتر بشوم.
  5. کتاب می خوانم تا تاثیر گذار و مفید باشم.
  6. کتاب می خوانم تا آگاه شده و رشد کنم.
  7. کتاب می خوانم تا جهان پیرامونم را بهتر بشناسم.
  8. کتاب می خوانم تا اوقات ارزشمند عمرم را بهتر بگذرانم.
  9. کتاب می خوانم تا شادتر باشم.
  10. کتاب می خوانم تا زندگی انسانی ام را بهتر زندگی کنم.

به طور یقین بیشمار دلیل دیگر می توانم برای کتاب خواندن پیدا کنم. مثلن این که با کتاب خواندن آرامش یافته و با خود واقعی ام در ارتباط هستم. من وقتی کتاب می خوانم شادتر هستم. من وقتی کتاب می خوانم احساس قدرت می کنم. من وقتی کتاب می خوانم زندگی برایم پر معنی تر می شود. 

از کودکی به این ابزار جادویی علاقه و کشش داشته ام و آن را چراغ روشن راه زندگی می دانم. امیدوارم این چراغ همواره در مسیرم روشن بماند و روزی برسد که خودم هم برکنندۀ چراغی برای آیندگان باشم. 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *