Tag Archives: تک گویی، گفتگویی درونی

با خودم حرف میزنم؛ تو نگران نباش

دروغ نمی گن که ایده ها پَر دارن. نمی دونم من قبلا هم، اینطوری بودم یا تازگی ها اینقدر فراموشکار شدم. شاید هم قبلا ایده ای نداشتم و نیازی به ایده داشتن نداشتم. حالا تو بدترین شرایط، موضوعاتی به ذهنم میاد که امکان یادداشت کردنشون رو ندارم. چند ساعت بعد هر چی مغزم رو زیر […]