ساعت هشت صبح بود. وارد اتاق که شدم همکارم را دیدم که دستهایش را روی میز گذاشته و چنبره غم زده بود. سلام و احوالپرسی کردیم. پرسیدم: «حالت خوبه؟» گفت: «نه، خیلی حس بدی دارم. دیشب خواب بدی دیدم. اصلن دست و دلم به کار نمیره.» پرسیدم: «چه خوابی؟ ترسناک بود؟» گفت: «نه بابا، خیلی زشت بود. نمیدونم چه اتفاقی افتاده یا میخواد بیفته که من این خوابو دیدم.» گفتم: «تعریفش کن ببینم چیه.» صورتش سرخ شد و گفت: «آخه خیلی زشته. نمیتونم تعریفش کنم.» از سرخ شدن صورتش حدس میزدم از کدوم نوع خوابها دیده است…
خودِ من، بعد از یک عمر خواب دیدن و عذاب کشیدن از این همه مشغله ذهنی در خواب و خستگیهای بعد از بیدار شدن تازه فهمیدهام که خواب و رویا چه نعمت بزرگی برای خودشناسی است. در این پست درباره این موضوع صحبت کردهام.
شاید برایتان این سوال پیش آمده که چرا اصلن خواب میبینیم؟ با من همراه باشید تا بعد از یک مقدمه کوتاه درباره علت خواب دیدن به موضوع اصلی این مقاله بپردازیم.
چرا خواب میبینیم
شاید سوال مقدم بر این سوال این باشد که چرا میخوابیم؟ یکی از بدیعترین جوابها اینست که میخوابیم تا خستگی فعالیتهای روزانه را از وجودمان خارج کنیم و با کسب انرژی قادر به ادامه فعالیتهایمان باشیم. اما زیر پرده این دلیل بدیهی، دلایل شگفت انگیز دیگری وجود دارد که متیو واکر در کتابش با عنوان ” چرا میخوابیم” به آن پرداخته است. چنانچه مایلید در این باره بیشتر بدانید مطالعه کتاب را به شما پیشنهاد میکنم.
اما، آنچه بر اساس تحقیقات علمی اثبات شده اینست که هر فرد، در طول فرایند خواب حداقل پنج چرخه REM یا خواب عمیق را تجربه میکند که در این پنج چرخه فرد در حال خواب دیدن است. درست است که خیلیها اظهار میکنند که خواب نمیبینند اما، واقعیت امراینست که همه بدون استثنا خواب میبینیم. ولی، ممکن است آنها به دلایلی که جای گفتنش دراین مقاله نیست خوابشان را به یاد نیاورند.
به زبان خیلی ساده، رویاها نتیجه حرف زدن ناخودآگاه با ماست. روان انسان متشکل از دو بخش خودآگاه و ناخودآگاه است. درحالیکه بخش خودآگاه ما فقط پنج درصد از فضای روان ما را دربر گرفته است؛ مثل چوب پنبهای در اقیانوس ناخودآگاهمان شناوراست. برای یک زندگی کامل و یکپارچه ما به هر دو بخش نیاز داریم و هیچ کدام از آنها قابل حذف نیست. اما، آنچه معمول است این است که اکثر ما از بخش ناخودآگاه خود غافلیم و آن را نادیده میگیریم. درنتیجه، وقتی میخوابیم و بخش خودآگاه ما دراستراحت است، بخش ناخودآگاه فرصت حضور پیدا میکند و تمام وقایع و اتفاقاتی را که در طول روز از طریق سیستمهای دفاعیمان سرکوب کردهایم را به شکل خواب و رویا به نمایش میگذارد. پس، خواب ها از ناخودآگاه ما خبر میدهند.
جالب است بدانید که ناخودآگاه زبان مخصوص خودش را دارد. به زبان نمادها و سمبلها حرف میزند. دقیقن مثل زبان ماشین که باید برای فهم آن تخصص داشت. طوماری از اعداد صفر و یک برای من و شما بیمعناست اما، کامپیوترها این متن را میفهمند و اجرا میکنند. پس، برای درک ناخودآگاه باید زبانش را آموخت.
در این مقاله قصد داریم درباره سه مورد از خوابهایی صحبت کنیم که اکثر افراد از تعریف آنها برای دیگران دچار شرم و خجالت میشوند. ممکن است ساعات و روزهای زیادی هم درگیری ذهنی نسبت به این موضوعات پیدا کنند و احساس گناه در آنها باعث کند شدن روند عادی زندگی و کاهش انرژی و سرزندگیشان بشود.
این مقاله برای کسانی که در مسیر خودشناسی قدم گذاشته و مایلند بیشتر با وجود خود آشنا بشوند کمک کننده و موثر است.
وقتی خودتان را درخواب کاملن عریان میبینید
میدانیم که امروزه، لباسها تنها وظیفۀ پوشاندن بدن انسان را انجام نمیدهند. در این مورد، ما با نحوه و نوع لباسهای خود قصد داریم هویت و شخصیت معینی از خود را برای دیگران تعریف کنیم. به زبانی دیگر، لباسها نوعی نقاب هم محسوب میشوند.
وقتی کسی خواب میبیند که در موقعیتی لخت و عریان ظاهر شده است میتواند نشان از تمایل قلبی خواب بیننده به ابراز واقعیت وجودیش باشد. به عبارت دیگر، وقتی در خواب لباس به تن نداریم یعنی، در آن موضوع خاص داریم نقاب را کنار میزنیم و تمایل داریم که خود واقعیمان را نشان بدهیم.
وقتی درخوابتان تصاویر بیپرده جنسی میبینید؛ بویژه وقتی که خودتان سوژه هستید
این مدل خوابها اگرریشه در کمبود نداشته باشند و خواب از نوع خوابهای جبرانی نباشد، نشانه اشتیاق خواب بیننده به وصل و اشتیاق به نزدیکی به خدا و موضوعات عرفانی است.
جرمی تیلور در کتاب خود با عنوان “بررسی رویا؛ شیوه هایی برای کشف توان خلاق در خواب ها” که توسط خانم فرناز فرود ترجمه شده، به این موضوع اشاره مفصلی نموده است. در اینجا به گزیده بسیار کوتاهی از فصل سیزدهم با عنوان «مسائل جنسی در خواب» اکتفا می کنیم.
« رویاهایی که دارای تصاویر و تجارب بیپردۀ جنسی و شهوانی هستند نیز گرایش کهن الگویی به داشتن ارتباط با علائق دینی، فلسفی و معنوی دارند. در بیشتر اوقات، تصاویر شهوانی آشکار، در یک سطح، به آرزوی تجربه مستقیم در ارتباط با واقعیت روحانی اشاره دارند.
یک دلیل برای وجود این ارتباط کهن الگویی میان امیال جنسی و زندگی روحانی این است که رابطه جنسی بالغانه همیشه با برانگیختن همزمان چندین لایه از خودآگاهی همراه می شود که از جسمانی صِرف تا ذهنی و عاطفی گسترده است.»
وقتی که نوزادی بدنیا میآورید
نوزاد نشان پاکی و نماد احساس است. نوزاد معادل نوزایی است. نوزاد یک موجود خارق العاده و شگفت انگیز است. وقتی در خواب صاحب نوزادی میشوید بدین معنی است که در فکر انجام کاری نو و خارق العاده هستید. میتوانید به شرایط زندگیتان توجه کنید و ببینید در کجای وضعیت کنونی زندگیتان، شما در حال تجربۀ تفکری برای به بار نشاندن یک کار خارق العاده هستید.
این مدل خوابها بویژه برای دختران مجرد و بانوانی که تمایلی به بچه دار شدن ندارند، منبع استرس و دل نگرانی است. اما میبینیم که توجه به شرایط واقعی زندگیمان میتواند به ما کمک کند که به تفکرات و اندیشههای جدیدی که در سر داریم آگاه شده و با توجه به محیط کلی خواب که قابل تحلیل است در مورد آن کار نو و خلاقانه خود آگاهانهتر برخورد کنیم.
سخن پایانی
همه ما بدون استثنا خواب میبینم. بعضی ازما خواب بینندههای خوبی هستیم و آن را به یاد میآوریم و برخی دیگر به دلایلی که قابل بررسی است خوابمان را فراموش میکنیم. مکاتب خودشناسی و خودیاری در دهههای اخیر بر موثر بودن توجه به خوابها و تحلیل موضوعی آنها تاکید دارند. پس، شما هم اگر در مسیر خودشناسی و بهبود زندگیتان هستید از توجه به خوابها و تحلیل آنها غافل نشوید.
در این میان، چند موضوع وجود دارد که افراد از بیان آنها با دیگران احتراز کرده و از تعریف این خوابها شرمگین و خجالت زده میشوند. در این مقاله سه نوع از این خوابها را ذکر کردهایم که از قضا بیان مفهومی آنها بسیار متفاوت با ظاهر خوابهاست.
امیدوارم که این مقاله برای شما مفید بوده باشد. ضمن تشکر از همراهیتان، از شما بسیار سپاسگزارم اگر در رابطه با موضوع مقاله، خوابهایی که دیدهاید و یا موارد دیگری که مردم از بیان آنها خجالت زده میشوند و اینجا مطرح نشده است با ما مشارکت کنید.
مقاله مفیدی بود. با این حساب هر کس تفسیر خاص خودش را ندارد.
دوست عزیز، سلام. ممنون از اینکه همراه شدید و مطالعه کردید. امروزه، بیشتر موارد تحلیل خواب با استناد به تحقیقات و پژوهش های کارل یونگ انجام میشه. البته مکاتب دیگری هم وجود داره. ولی روش یونگ که من دنبال میکنم، پیوند بین خوابها و درون هر کدام از ماست. پاسخم به مطلب شما شاید اینطور درستتر باشه که در تحلیل خوابها، تداعی شخصی افراد از آیتم های موجود در خواب مهمه. مثلن وقتی من در خواب میبینم سیبی از درخت چیده ام تحلیلش با خواب شما با دقیقن همین مضمون متفاوته. چون یونگ معتقده تداعی شما از سیب و میوه چیذن با مال من فرق داره. در ناخودآگاه هر کدام از ما این موضوع متفاوت تعریف شده چون قائم به پیش زمینه و داستانی شخصی ماست. اما در مورد سه خوابی که در مقاله آمده کلیت تحلیل همینه ولی، باز هم با جزئیات دیگر خواب فرد تحلیل متفاوتی بدست میاد. میدونی میخوام چی بگم؛ دیگه مثل تعبیر خوابهای قدیمی مثلن ابن سیرین نمیشه یک نسخه برای خواب همه نوشت. خواب هر کس نسخه اش در درون و روان خودشه. امیدوارم تونسته باشم پاسخ درست و کافی بدم. موفق باشی.
سلام
موضوع مقاله برام جالب بود شاید اولین بار است با همچین موضوعی برخورد کردم
دریچه تازه ای است به روی خوانندگان
من به شخصه از ان دسته افرادی هستم که خواب نمی بینم البته قبل از خواندن این مفاله
اما الان میگم خوابهامو بیاد نمی آرم
اما نکته جالب این است که هر وقت خواب ببینم دقیقا آن اتفاق در روزهای پس از ان اتفاق می افتد
سلام دوست عزیز، خوشحالم که مقاله برای شما جالب و مفید بوده. این که بعضی افراد خوابهاشون در دنیای بیرون به عینه اتفاق می افته درسته. به اون خوابها، رویاهای صادقه میگن. البته درصد بسیار کمی از افراد از این نوع خوابها می بینند و شما جزو اون دسته
کم ولی خوش اقبالید.