«هر قدر بیشتر آنچه را می دانی تمرین کنی، بهتر خواهی دانست به تمرین چه چیزهایی بپردازی.»
دبلیو جنکینز
این جمله ی کوتاه از دبلیو جنکینز تشویقم کرد تا دقایقی به تفکر در باره آن بپردازم و نقل به معنی کوتاهی درباره آن بنویسم. مقاومت در برابر بیشتر دانستن و یادگرفتن مطالب جدید موردی است که اکثر افراد در آن شکست می خورند. به ویژه، در این زمانه که هر لحظه توسط اطلاعات زیادی بمب باران می شویم این شکست قطعی تر است.
حرف اصلی این سخن این است که بر آنچه می دانیم تمرکز کنیم و از جمع آوری اطلاعات و دانستنی های متعدد بپرهیزیم. به بیان دیگر، به جای خواندن ده کتاب به طور سطحی و سرسری به مطالعه یک یا چند کتاب در یک حوزه مشخص بپردازیم. اگر در موضوع و یا حوزه خاصی توانسته ایم تبحری کسب کنیم روی همان تمرکز کرده و دانسته های مان را عمیق تر نماییم.
مثلن کسی که می خواهد نویسنده رمان بشود رمانهایی در ژانر مورد نظرش را بیشتر در سبد مطالعه اش قرار بدهد. این کار باعث می شود که نکات بیشتری بیاموزد و این آموزش به او می گوید که چه چیزهای دیگری را باید یاد بگیرد. یا کسی که در حوزه فناوری و اطلاعات کار می کند هر چه قدر بیشتر به آنچه می داند تمرکز نموده و دانش جدیدش را حول همین دانسته ها گسترش بدهد بهتر خواهد دانست که قدم و نیاز بعدیش چیست. یک دلیل منطقی برای چنین استراتژی تنوع و تعدد زیاد مطالب است که در این فرصت کوتاه مجال یادگیریشان وجود ندارد.
اگر بخواهیم تشبیه یا قیاسی برای بهتر فهمیدن موضوع به دست بدهیم، می شود این طور گفت که همان طور که ضرب المثل قدیمی می گوید: کار نیکو کردن از پر کردن است، با استمرار و تکرار یک کار می توان به زیر و بم آن پی برد. با تکرار و تمرین زیاد است که زوایای مختلف آن موضوع برای فرد روشن می شود و به مدد این تمرین و پشتکار است که نیازهای آتی پدیدار می شوند.
با تمرکز بر یک موضوع و اهمیت دادن به پرسشگری در آن باره می توان به مقام «صاحب نظر بودن» رسید. این مقام پاداش تمرین و استمرار بر دانسته ها و خودداری از یادگیری سطحی مطالب متعدد است.