چقدر با این گفته موافقم که می گوید: ” خواندن مهارتی است که باید آن را آموخت و تمرین کرد.” بسیاری از ما از جمله خود من به مطالعه و کتاب خوانی علاقه مند هستیم و بیشتر وقت خود را صرف خواندن کتاب می کنیم. اما، از آنجائیکه با روش صحیح و به طریق موثری این کار را انجام نمی دهیم بعد از مدتی می بینیم که نه تنها از مطالعه کردن رضایتی کسب نکرده ایم بلکه از مطالب خوانده شده هم چیزی به خاطر نداریم.
خواندن مراحل مختلفی دارد. یعنی از مرحله مقدماتی و ابتدایی شروع می شود و به تدریج و بنا به نیاز خواننده به دوره های بالاتر می رسد. چیزی که نظام های آموزشی بویژه در کشور ما بر آن بیشتر سرمایه گذاری می کند آموزش مرحله ابتدایی خواندن است. به دانش آموزان حروف الفبا و خواندن کلمات را یاد می دهند و تا پایه ششم ابتدایی در این مسیر بسیار استمرار و تاکید می شود و لذا، برای همین است که بیشتر افراد در حد همان خواندن ابتدایی می مانند و چنانچه موضوع عمیق و مطلب تشریحی و تفهیمی به آنها داده شود در خواندن و تحلیل آن گیج و حیران می شوند. این مشکل در بین دانشجویان دانشگاه بویژه در مقاطع بالاتر و تکمیلی کاملا محرز است.
بنابراین، اگر علاقه داریم که اهل مطالعه باشیم و یا به طور دقیق تر از مطالعه، دانش بیشتری کسب کنیم نیاز است که درست خواندن را یاد بگیریم. اولین نکته ای که می توان در این زمینه بیان کرد این است که خواندن را یک فعالیت ببینیم. خواندن هر مطلبی را باید فعالانه انجام داد چون، خواندن غیر فعال غیر ممکن است؛ یعنی با چشم های بدون حرکت و مغز خواب رفته نمی توان خواند. پس، در اولین مرحله به این نکته توجه می کنیم که خواندن یک فعالیت است. فعالیتی مثل بازی با توپ.
نکته ی دومی که در پی نکته اول می آید این است که هر چه فرایند خواندن شما با فعالیت بیشتری همراه باشد، نتایج بهتری نیز به همراه خواهد داشت. هدف از این نوشتار دعوت و تشویق اول خودم و بعد دوست عزیزی که خواننده این متن است به تبدیل امر مطالعه اش به یک امر فعالانه است. کاری که یک شبه بدست نمی آید و نیاز دارد که در طول زمان تمرین شود. برای خودم در حال طراحی یک پروژه مطالعه یکساله هستم و امیدوارم بتوانم با بکار گیری این نکات سطح تحلیل و یادگیری ام را در مطالعاتم افزایش دهم.