امروز ششم شهریور و روز کارمند است. من هم یک کارمند هستم و هر سال این روز برایم حال و هوای دیگری از زندگی کاری ام داشته است. اما امسال به دلیل شیوع بیماری کرونا و تعطیلی های پی در پی و روزهایی که به دلیل کاهش آسیب های بیماری بر جامعه انسانی ما را دور کار کردند، از محیط کارم فاصله فیزیکی بسیار زیادی داشتم. به همین دلیل روز کارمند امسال برای من و همکارانم جور دیگری است. راستش می خواهم بگویم که علیرغم آسیب های جدی که کرونا برای زندگی خانوادگی و اجتماعی ما انسانها داشت، محاسن غیر قابل انکاری هم دارد. یکی از این محاسنش برای من همین دورکاری ها و گرفتن فاصله فیزیکی از محیط کارم بود. در این دوره بود که تعطیلات و دور کاری ها به من این فرصت را هدیه داد که در مورد شغلم و نوع حضورم در فضای کاری بیشتر بیندیشم. گاهی پذیرش این که بیست و اندی سال هر روز صبح بیدار شده ام و تا غروب در مسیر رفت و حضور در محیط کار و سپس در مسیر برگشت به خانه زمانی طولانی را صرف کرده ام، سخت است. البته به جز روز های تعطیل رسمی که در مقایسه با فرصت ایجاد شده از طریق کرونا ابدا قابل مقایسه نیست، هر روز این روتین را در کمال دقت و صداقت انجام داده ام.
کارمندی از آن طیف مشاغلی است که افراد با روحیه خاصی می توانند آن را تحمل و نقش خودشان را به خوبی ایفا کنند. البته در بین اقشار کارمند همه نوع شخصیت و مدل فکری وجود دارد. همکارانی را می شناسم که هر روز عمرشان را انگار که در زندان هستند در محیط کارشان سپری می کنند و همچنین کسانی را می شناسم که چنان مشتاق محیط کارشان هستند که خانواده و مسائل شخصی شان را فدای آن کرده اند. لذا، مثل هر شغل دیگری به صراحت نمی توان گفت که کارمندان چگونه افراد یا چگونه جامعه کاری هستند. همین تفاوت در نگرش ها و بسیاری از مسائلی که در دوران کاری ام برایم بوجود آمده وادارم کرد که به تحقیق در مورد این شغل به عنوان تعیین کننده آینده و زندگی یک انسان بیندیشم. بر این اساس، امروز را بهانه خوبی دیدم تا کلید این پروژه بزرگم را بزنم و از این به بعد نتایج بررسی ها و تحقیقاتم را در قالب جملاتی در این سایت بیاورم. امیدوارم که این ایده با نور افکندن بر چنین فضای کاری بتواند به آیندگان در انتخاب مسیر شغلی آینده شان یاری رسانده و از این طریق مفید و موثر واقع شود.